اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1061

1. گرچه در رسم ادب از دگران کم نشدیم

2. تا ندیدیم سگ کوی تو آدم نشدیم

3. آه ازین گرمی بازری که پروانه صفت

4. سوخت شمع تو صد از ما و یکی کم نشدیم

5. بجز از مردمیی کاهوی چشم تو نمود

6. هرگز آسوده دل از مردم عالم نشدیم

7. دیگران یار تو و ما بگدایی راضی

8. بخت بد یار نشد آخر و آنهم نشدیم

9. گرچه بیدین و دل از عشق چو صنعان گشتیم

10. لله الحمد کز اقبال تو بیغم نشدیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چنان به فکر تو در خویشتن فرو رفتیم
* که خشک شد چو سبو دست زیر سر ما را
شعر کامل
صائب تبریزی
* خموش هر که شد از قیل و قال وارسته است
* نمی زنند دری را که از برون بسته است
شعر کامل
صائب تبریزی
* همین نصیحت من پیش گیر و نیکی کن
* که دانم از پس مرگم کنی به نیکی یاد
شعر کامل
سعدی