اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1062

1. از بسکه می وصلت بیرون رود از دستم

2. روزیکه ترا بینم تا روز دگر مستم

3. ای آفت جان و دل دارم ز تو صد منت

4. کز دردسر مستی از یمن تو وارستم

5. در عشق سرافرازی بردار توان کردن

6. تا من سر جان دارم در کوی غمت پستم

7. گفتم مگر از مهرت طرفی بتوان بستن

8. بی مهر و وفا بودی نقش غلطی بستم

9. در عشق بتان اهلی خوانند اگرم کافر

10. از روی مسلمانی انصاف دهم هستم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نگشاید فقیر روزۀ خویش
* جز به نان جوین و ترّه و دوغ
شعر کامل
جامی
* جهان چون بزاری برآید همی
* بدو نیک روزی سرآید همی
شعر کامل
فردوسی
* رنگ عاشق چو زعفران باشد
* هرکه عاشق بود چنان باشد
شعر کامل
انوری