اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1111

1. خوش آنکه همنفس یار خویشتن بودم

2. رفیق و همدم و همراز و همسخن بودم

3. خوش آنکه جلوه چو میکرد آفتاب رخش

4. من آفتاب پرستی چو برهمن بودم

5. خوش آنکه در چمن حسن آنگل از مستی

6. همی شکفت و منش بلبل چمن بودم

7. خوش آنکه لعل لبش چونشکر فشان میشد

8. من از نشاط چون طوطی شکر شکن بودم

9. خوش آنکه پیش لبش میگریست شیشه می

10. که من بخنده چو ساغر از آن دهن بودم

11. خوش آنکه آن دهنم خاتم سلیمان بود

12. بر غم خصم من ایمن ز اهرمن بودم

13. کنون ز نرگس او یک نظر مرا اهلی

14. امید نیست تو گویی که آن نه من بودم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در هوایت بی‌قرارم روز و شب
* سر ز پایت برندارم روز و شب
شعر کامل
مولوی
* به خاک پای عزیزت که عهد نشکستم
* ز من بریدی و با هیچ کس نپیوستم
شعر کامل
سعدی
* گر چه از کوی وفا گشت به صد مرحله دور
* دور باد آفت دور فلک از جان و تنش
شعر کامل
حافظ