اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1112

1. نه کس ز بهر تو یارم نه یار کس من هم

2. نه دوست غیر تو دارم کسی نه دشمن هم

3. طمع بعمر ابد از حیات وصلم بود

4. کنون ز هجر تو راضی شدم بمردن هم

5. دریغ کشت جوانی که برق پیری سوخت

6. برفت خرمی ما بباد و خرمن هم

7. نشاط گمشده می جویم و نمی یابم

8. ز عیش مطرب و ساقی و گشت گلشن هم

9. فغان ز تیره شبی، وه کجا شد آن شبها

10. که آمدی بدرم مه زبام و روزن هم

11. جفا کش همه خلقیم و دست ما کوتاه

12. نمیرسد بگریبان کس بدامن هم

13. چراغ اهلی دلخسته برفروز از وصل

14. که جان چو شمع گدازد ز فرقت و تن هم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مردم کوته نظر در انتظار محشرند
* دیده روشندلان آیینه محشر بود
شعر کامل
صائب تبریزی
* نثار روی تو هر برگ گل که در چمن است
* فدای قد تو هر سروبن که بر لب جوست
شعر کامل
حافظ
* چون غنچه ز جمعیت دل انجمنی ساز
* برگ طرب خویش ز رنگین سخنی ساز
شعر کامل
صائب تبریزی