اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1118

1. ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم

2. به که یکذره غبار دل مردم باشم

3. اینچه مستی است که چونغنچه ببوی تو مرا

4. چاک گردد دل و در عین تبسم باشم

5. صاف می گر نبود درد سفالیست بسم

6. من نه آنم که مقید به تنعم باشم

7. گر کشندم نکنم ناله که مردن به از آن

8. کز رقیبان تو در بند ترحم باشم

9. اهلی از میکده بیرون نروم تا بابد

10. بلکه گر خاک شوم خشت سر خم باشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن نقطه که پیرایهٔ پرگار وجود است
* خالی است که بر کنج لب نوش تو افتاد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* برخاست نیشکر که ز قد تو دم زند
* از هم جدا جدا شد و ببریده بندبند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* ارزن اندر آسیا سالم‌تر است از من که هست
* بار عشق او چو کوه و جسم زار من چو کاه
شعر کامل
محتشم کاشانی