اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1130

1. یکدم ایساقی جان می ده و مدهوش کنم

2. باشد این غم که مرا کشت فراموش کنم

3. خرقه پوشان ورع را خبر از عشق کجاست

4. حل این نکته ز مستان قباپوش کنم

5. من و خون خوردن از او گو مدهم لاله قدح

6. خون خورم به که می از دست خسان نوش کنم

7. مطربم سوی طرب خواند و ناصح بصلاح

8. مصلحت چیست دلا حرف کرا گوش کنم

9. گر برد بار سبوی می رندان دوشم

10. به که سجاده تقوی علم دوش کنم

11. بخت آن نیز ندارم که چو مجنون طلبم

12. نو غزالی و بیاد تو هم آغوش کنم

13. وقت آنست که چون اهلی از آن نرگس مست

14. سخنی گویم و یاران هم خاموش کنم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برخیز که در سایه سروی بنشینیم
* کان جا که تو بنشینی بر سرو قیامست
شعر کامل
سعدی
* ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
* نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
شعر کامل
حافظ
* چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست
* همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت
شعر کامل
حافظ