اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1131

1. رخ بخون سرخ کند دیده گریان خودم

2. نا بدین رنگ شماری ز شهیدان خودم

3. میل جانبخشی عیسی نکنم بی لب تو

4. بلکه در هجر تو بیزار هم از جان خودم

5. چکنم گر نکنم ناله چو مرغان قفس

6. مرغ مهجورم و مشتاق گلستان خودم

7. تا کی از گریه دلم ریش شود هم تو مگر

8. مرهمی لطف کنی از لب خندان خودم

9. گر سرم گوی کنی باد فدای سر تو

10. گو بچوگان که مران از سر میدان خودم

11. دوستان جمع و من آشفته ز دست دل خود

12. از که نالم من مسکین که پریشان خودم

13. همه حیران جمال تو و من چون اهلی

14. زنده چون مانده ام از هجر تو حیران خودم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
* زان رو سپرده‌اند به مستی زمام ما
شعر کامل
حافظ
* چو پرده دار به شمشیر می‌زند همه را
* کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ
* گرت ز دست برآید، چو نخل باش کریم
* ورت ز دست نیاید، چو سرو باش آزاد
شعر کامل
سعدی