اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1159

1. هرکه زنجیرش نهد مشکین کمندی ایچنین

2. گر بود دیوانه نگریزد ز بندی اینچنین

3. بر زمین پای سمندت ناید از شوخی ولی

4. حیف باشد بر زمین پای سمندی اینچنین

5. چشم من، چون داغ بر دست تو بیند چشم من

6. کی بچشم خود توان دیدن گزندی اینچنین

7. با هزاران دردمندی جان فدایت میکنم

8. وه چرا ننگ آیدت از دردمندی اینچنین

9. دست اهلی کوته از بختست چون آرد ببر

10. دست کوتاهی چنان سرو بلندی اینچنین


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ناصح از بیهودگی آبروی خویش برد
* بوی خون آید ز افغان مرغ بی هنگام را
شعر کامل
صائب تبریزی
* یادگار جگر سوخته مجنون است
* لاله ای چند که از دامن صحرا برخاست
شعر کامل
صائب تبریزی
* بیا تا به شادی خوریم و دهیم
* چو گاه گذشتن بود بگذریم
شعر کامل
فردوسی