اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1192

1. وقت مرگ از سخنی درد مرا تسکین کن

2. تلخی زهر اجل در دل من شیرین کن

3. من نگویم که مرا عشوه وصل تو دواست

4. تو بهر شیوه که خواهی دل من تسکین کن

5. سیرت از غمزه دیدار نشاید دیدن

6. یکنفس خواب کن و دیده من بالین کن

7. گر بر آنی که پس از مرگ به کوثر برسم

8. یک دو حرف از لب شیرین خودت تلقین کن

9. دیده ام پاس خیالت تو بخار مژه داشت

10. ناوک خود همه در دیده من پرچین کن

11. زرد رویم مهل ایگریه درین آخر عمر

12. چونخزان چهره ام از خونجگر رنگین کن

13. در خم زلف تو اهلی دل مسکین خون کرد

14. زلف مشکین بگشا فکر دل مسکین کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز فراق جان من گر ز دو دیده در فشاند
* تو گمان مبر که از وی دل پرگهر ندارم
شعر کامل
مولوی
* عارف گوینده بگو تا که دعای تو کنم
* چونک خوش و مست شوم هر سحری وقت دعا
شعر کامل
مولوی
* من از تو روی نپیچم گرم بیازاری
* که خوش بود ز عزیزان تحمل خواری
شعر کامل
سعدی