اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1259

1. آتش آهم نهال وادی ایمن شده

2. باز این آتش نگه کن کز کجا روشن شده

3. من چنین مدهوش وصل و غافلم از بیخودی

4. اشک حسرت آمده از دیده تا دامن شده

5. نیست جز آیینه چشم دل او را جلوه گاه

6. زانکه در دل دیدمش هرگه ز چشم من شده

7. گر دهان بر آه بندم از شکاف سینه ام

8. آتشی بینم بلند از چاک پیراهن شده

9. اهلی شوریده چون خود را نگه دارد که دوش

10. در سماع افتاده با او دست در گردن شده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ملامتگوی بی‌حاصل ترنج از دست نشناسد
* در آن معرض که چون یوسف جمال از پرده بنمایی
شعر کامل
سعدی
* حیله در شرع محبت بازی خود دادن است
* خون خصم خویش را پرویز نامردانه ریخت
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن که پرنقش زد این دایره مینایی
* کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد
شعر کامل
حافظ