اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1260

1. گهی که زلف بر آن روی مهوش افتاده

2. هزار سوخته را جان در آتش افتاده

3. بصد هزار جفا ای غزال مشکین بو

4. خوشم که با من مسکین ترا خوش افتاده

5. به گوشه نظری شهسوار من بنگر

6. سری که بهر تو در پای ابرش افتاده

7. نشان تیر تو خلق استخوان خود سازند

8. ولیک قرعه بنام بلاکش افتاده

9. جمال یار کند جلوه در دل پاکان

10. خوشا دلی که چو آیینه بیغش افتاده

11. مرا چه چاره ز دیوانگی بود اهلی

12. که کار من بحریفی پریوش افتاده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم
* ای بی‌خبر ز لذت شرب مدام ما
شعر کامل
حافظ
* بسر سر بالین من هر شب خیال زلف او
* دسته دسته سنبل خواب پریشان آورد
شعر کامل
صائب تبریزی
* پیر گردیدی و کشت املت زرد نشد
* بوی کافور شنیدی و دلت سرد نشد
شعر کامل
صائب تبریزی