اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1318

1. با قبای آل چون برقی بمیدان تاختی

2. در صف چابک سواران آتشی انداختی

3. آمدی با روی چون گل در صف بازار حسن

4. صد چو یوسف را بخوبی بنده خود ساختی

5. سوخت مارا جلوه های خوبیت هر گه که تو

6. رخ چو گل افروختی قد همچو سرو افراختی

7. گرچه بودم مجلس افروز سگت عمری چو شمع

8. تا نمردم جان من قدر مرا نشناختی

9. اهلی دلخسته هرگه حال خود گوید ترا

10. یکسخن نشنیده با حال دگر پرداختی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز دیده اشک خونین بر رخان ریخت
* تو گفتى ناردان بر زعفران ریخت
شعر کامل
فخرالدین اسعد گرگانی
* کلید گنج سعادت قبول اهل دل است
* مباد آن که در این نکته شک و ریب کند
شعر کامل
حافظ
* دل تو چون گل رعنا دو رنگ افتاده است
* وگرنه حسن خزان و بهار یکدست است
شعر کامل
صائب تبریزی