اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1371

1. از خون دیدها شد کوی تو لاله زاری

2. بس دیده خاک ره شد کوچشم اعتباری

3. از جلوه های امکان چندانکه نقش بستم

4. صورت نبست در دل شکل توگلعذاری

5. آینیه جمالت هر چند سوخت جانم

6. هرگر مباد او را بر دل ز من غباری

7. شادم که رشته جان شد دام صحبت تو

8. کی بهتر از تو افتد در دام من شکاری

9. هر چند بار جورت جان سوخت عاشقانرا

10. گر بر کسست ناخوش مارا خوشست باری

11. خلق از هوای عالم در دست باد دارند

12. خوش وقت آنکه دارد در دست زلف یاری

13. اهلی ز سنگ خوبان کنج لحد حصارست

14. آسوده شو که نبود زین خوبتر حصاری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما
* گفت آنک یافت می‌نشود آنم آرزوست
شعر کامل
مولوی
* اگر با تو گردون نشیند به راز
* هم از گردش او نیابی جواز
شعر کامل
فردوسی
* من ار چه در نظر یار خاکسار شدم
* رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ