اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 140

1. تا نمردیم دل از درد تو بهبود نداشت

2. تا ندادیم به سودای تو جان سود نداشت

3. حقه سبز فلک داشت دوای همه کس

4. آنچه درمان دل خسته ما بود نداشت

5. هم ز خاکستر ما گشت چراغی روشن

6. کاتش مرده دلان فایده جز دود نداشت

7. بود مقصود تو دل سوختن عاشق زار

8. غیر مقصود تو هم دلشده مقصود نداشت

9. سصر محمود از آن بود کف پای ایاز

10. که ایاز از دو جهان جز سر محمود نداشت

11. برق حسن تو عجب خرمن ما زود بسوخت

12. این گمان گرچه دلم داشت چنین زود نداشت

13. طمع بوس و کنار تو که اهلی بودش

14. پیش ازین بود که دامان می آلود نداشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر سر بالین طبیب از نالهٔ من زار شد
* از برای صحت من آمد و بیمار شد
شعر کامل
هلالی جغتایی
* هر شبنمی در این ره صد بحر آتشین است
* دردا که این معما شرح و بیان ندارد
شعر کامل
حافظ
* به عالم هر دلی کاو هوشمند است
* به زنجیر جنون عشق، بند است
شعر کامل
شیخ بهایی