اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 157

1. ببین که کار من از غم چه سخت افتادست

2. که دل ز دیده برون لخت لخت افتادست

3. ز آفتاب تو هر ذره شمع وصل افروخت

4. چراغ خلوت ما تیره بخت افتادست

5. چنین که پنبه خونین زداغ ما افتد

6. عجب که برگ خزان از درخت افتادست

7. به عشق چاره جان ساز کاندرین طوفان

8. نه عاقل است که در فکر رخت افتادست

9. بیار باده که بر تاج و تخت تکیه خطاست

10. ز باد فتنه سلیمان ز تخت افتادست

11. کجاست دست دعایی که اهلی از گریه

12. فتاده است به غرقاب و سخت افتادست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می کند کار خرد، نفس چو گردید مطیع
* دزد چون شحنه شود امن کند عالم را
شعر کامل
صائب تبریزی
* مرا به گور سپاری مگو وداع وداع
* که گور پرده جمعیت جنان باشد
شعر کامل
مولوی
* شبی که سرو تو شمع مزار من گردد
* چو گردباد به گردت غبار من گردد
شعر کامل
حزین لاهیجی