اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 174

1. گر بسوزد تن زارم بر من خار و خسی است

2. غم دل می خورم اما که دلم آن کسی است

3. بسکه شبها من دیوانه بخود در سخنم

4. هست همسایه گمانش که مرا همنفسی است

5. ای اجل جان مرا بخش بدان زلف سیاه

6. رانکه هر رشته جان بسته دام هوسی است

7. باغبان، مرغ دل من ننشیند بچمن

8. بگشا در که چمن بر دل تنگم قفسی است

9. ای شکر لب زبر خویش مران اهلی را

10. زانکه هرجا شکری هست بگردش مگسی است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می کند کار خرد، نفس چو گردید مطیع
* دزد چون شحنه شود امن کند عالم را
شعر کامل
صائب تبریزی
* فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
* شرمنده ره روی که عمل بر مجاز کرد
شعر کامل
حافظ
* خدت زلف و رخ کند از پی سنبل و سمن
* شانه در آن مربعی، آینه در مدوری
شعر کامل
خاقانی