اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 173

1. چراغ عشق من افروخت شمع خلوت دوست

2. فروغ معنی من زنور طلعت اوست

3. مرا که گفت و شنید فرشته پروا نیست

4. چه جای دردسر ناصحان بیهده گوست

5. بلاست دل بتو دادن قیاس عقل اینست

6. ولی جمال تو بیش ز قیاس ما دلجوست

7. بیاو گشت چمن کن که دل برد از دست

8. چو نوخطان سبزی که باز بر لب جوست

9. ز سنبلت دل اهلی چو نافه سوخت از آن

10. هر آن نفس که بر آرد نسیم مشکین بوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن دل که پریشان شود از ناله ی بلبل
* در دامنش آویز که با وی خبری هست
شعر کامل
عرفی شیرازی
* خمار آلوده ام، سود و زیان خود نمی دانم
* به یک پیمانه سودا می کنم دنیی و عقبی را
شعر کامل
صائب تبریزی
* پیاده ندیدی که جنگ آورد
* سر سرکشان زیر سنگ آورد
شعر کامل
فردوسی