اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 225

1. هر که عاشق شد چو شمع آزاده از دل مردگی است

2. زندگی دلگرمی عشق است و مرگ افسردگی است

3. من بآزارت خوشم چون مرهم دیدار هست

4. خوشدل از یک دیدنم گر صد هزار آزردگی است

5. گر ز پیری سبزه پژمرده ام عیبم مکن

6. آخر کار گل سیراب هم پژمردگی است

7. داغ دل در پرده دارد غنچه زان رسوا نشد

8. مستی و رسوایی ما چون گل از بی پردگی است

9. گر شهید عشق شد اهلی نگویی مرده است

10. در حقیقت زندگی این است و نامش مردگی است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عهد کردیم که بی دوست به صحرا نرویم
* بی تماشاگه رویش به تماشا نرویم
شعر کامل
سعدی
* آن که مسلسل نمود طرهٔ لیلی
* خواست که مجنون اسیر سلسله باشد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* تا عقل داشتم نگرفتم طریق عشق
* جایی دلم برفت که حیران شود عقول
شعر کامل
سعدی