اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 241

1. تا گوشه چشمی بمن آن سیم تن انداخت

2. خوبان جهان را همه از چشم من انداخت

3. آن نرگس مستانه چو بر گل نظر افکند

4. خون در جگر لاله خونین کفن انداخت

5. آزاده برآمد ز غم باد خزان سرو

6. زان سایه که او بر سر سرو چمن انداخت

7. گر تا ابد از کوه دمد لاله عجب نیست

8. زان خون که فلک در جگر کوهکن انداخت

9. آن دل شکن از عشوه شکست دل ما خواست

10. بر زلف دلاویز از آنرو شکن انداخت

11. از خون دل آن سیل که چشم از غم او ریخت

12. طوفان بلا بود که در انجمن انداخت

13. طوطی که شکر خنده او دید چو اهلی

14. سرمست چنان شد که شکر از دهن انداخت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با صد هزار جلوه برون آمدی که من
* با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* هرگز مگو که کعبه ز بت خوشتر است
* هر جا که هست جلوه ی جانانه خوشتر است
شعر کامل
عرفی شیرازی
* برخیز ای ساقی بیا ای دشمن شرم و حیا
* تا بخت ما خندان شود پیش آی خندان ساقیا
شعر کامل
مولوی