اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 250

1. آن شمع که پروانه صفت بال و پرم سوخت

2. هرگاه که در خاطرم آید جگرم سوخت

3. جز صورت او در نظرم هیچ نیاید

4. کز یک نگه آن مه، دو جهان در نظرم سوخت

5. از غیرت اغیار چراغ دل و جان مرد

6. کرد از رخ خود زنده و غیرت دگرم سوخت

7. ای شمع شب افروز که ماندی ز نظر دور

8. باز آی که بی روی تو آه سحرم سوخت

9. در جان منی هجر و وصالم چه تفاوت

10. مشتاقی حرف لب همچون شکرم سوخت

11. من بودم و چشمی تر از ایام و لبی خشک

12. در خرمنم آتش زدی و خشک و ترم سوخت

13. گویند که اهلی بخبر باش از آن شمع

14. تا چشم زدم برق بلا بی خبرم سوخت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بدین صفت که ز هر سو کشیده‌ای صف مژگان
* تو یک سوار توانی زدن به قلب سپاهی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* به جان زنده‌دلان سعدیا که ملک وجود
* نیرزد آنکه وجودی ز خود بیازارند
شعر کامل
سعدی
* عشق سعدی نه حدیثیست که پنهان ماند
* داستانیست که بر هر سر بازاری هست
شعر کامل
سعدی