غزل شمارۀ 270
1. بود از ازلم درد تو وین درد همان است
2. عشقت ز ازل هرکه رقم کرد همان است
3. هرچند بهار آمد و ایام خزان رفت
4. عشاق ترا رنگ رخ زرد همان است
5. آمد شب و آسوده خوابند جهانی
6. فریاد و فغان سگ شبگرد همان است
7. من زنده و تو سوخته یی مدعیان را
8. بر آینه خاطر من گرد همان است
9. اهلی بود از روز ازل مرد غم عشق
10. گر روز نه آنست ولی مرد همان است
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده