اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 271

1. عید قربان شد و سر در ره جولان تو رفت

2. من سری داشتم آن نیز بقربان تو رفت

3. این چه شکل است و شمایل مگر از مشرق حسن

4. آفتابی که بر آمد بگریبان تو رفت

5. لذت درد سکندر خضر امروز چشید

6. که بحسرت ز لب چشمه حیوان تو رفت

7. رفت جان بهر تو بر باد ولی بر تو چه غم؟

8. چه تفاوت که نسیمی ز گلستان تو رفت

9. نه که حرمان تو تنها دل من برد بخاک

10. کز جهان هرکه برون رفت بحرمان تو رفت

11. اهلی آن شد که کند میل تو آن نخل بلند

12. میوه شاخ امید از لب و دندان تو رفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
* یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست
شعر کامل
سعدی
* فروغ عاریت با نور ذاتی برنمی آید
* که روز ابرباشد از شب مهتاب روشنتر
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن که مسلسل نمود طرهٔ لیلی
* خواست که مجنون اسیر سلسله باشد
شعر کامل
فروغی بسطامی