اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 276

1. گه نظاره دلم ایمن از رقیبان است

2. که هرکه هست چو من در رخ تو حیران است

3. چو رفت دامن وصلت ز دست من بیرون

4. همیشه دستم ازین غصه در گریبان است

5. محبت تو من از بیم خصم می پوشم

6. وگرنه اینکه تو بینی هزار چندان است

7. تو خود دلیل شو ای چشمه حیات مرا

8. که خضر گمشده ره هم ازین بیابان است

9. مدار درد سر خلق بیش ازین اهلی

10. دلی که خون شود از عشق بر که تاوان است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آفتاب آهسته بگذارد در این غمخانه پای
* تا مبادا چون حباب از هم بریزد خانه‌ام
شعر کامل
رهی معیری
* چو خورشید تیغ از میان برکشید
* سپاه شب تیره شد ناپدید
شعر کامل
فردوسی
* هرزه گو را خامش از تقریر کردن مشکل است
* شعله را از ژاژخایی سیر کردن مشکل است
شعر کامل
صائب تبریزی