اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 305

1. دل جگر سوخته از جان سیه بخت من است

2. جان هم آغشته بخون از دل جان سخت من است

3. صورت حال چه پوشم که عیانست مرا

4. هرچه در آینه خاطر یک لخت من است

5. شمع روی تو که در خرمن گل آتش زد

6. برق او را چه غم از سوختن رخت من است

7. خسرو وقت خود و بنده درگاه توام

8. خشت در تاج سر و خاک درت تخت من است

9. همه جا صبح وصال است ز خورشید رخش

10. اهلی این شام غم از تیرگی بخت من است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو از خون چندین سر نامدار
* ز بهر فزونی درختی مکار
شعر کامل
فردوسی
* چو عطرسای شود زلف سنبل از دم باد
* تو قیمتش به سر زلف عنبری بشکن
شعر کامل
حافظ
* یک عمر می توان سخن از زلف یار گفت
* در بند آن مباش که مضمون نمانده است
شعر کامل
صائب تبریزی