اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 308

1. ای لعبتی که مثل تو کس در زمانه نیست

2. خوشتر ز صورت تو درین کارخانه نیست

3. از زخم تیرتست مرا استخوان سفید

4. مت کشته توایم و ازین به نشانه نیست

5. شیرین حکایتی است که هر چند کوهکن

6. جان میکند حکایت او جز فسانه نیست

7. هرچند پا برهنه روم در رکاب تو

8. هیچم نوازشی بسر تازیانه نیست

9. در سجده ام تواضع و مستی بهانه ایست

10. زین بهترم بسجده ساقی بهانه نیست

11. سیرم ز خلد و گندم آدم فریب او

12. مرغ دل مرا هوس آب و دانه نیست

13. اهلی مسیح اگر بفلک رفت گو برو

14. مارا هوای رفتن ازین آستانه نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شمع خندید به هر بزم، از آن معنی سوخت
* خنده، بیچاره ندانست که جائی دارد
شعر کامل
پروین اعتصامی
* زبان چرب او کرد درختانی پر از زیتون
* لب شیرین او خواند به افسون سوره والتین
شعر کامل
مولوی
* بی‌دلان را نرگس گویای تو خاموش کرد
* عاشقان را کرد گویا پستهٔ خاموش تو
شعر کامل
سنایی