اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 361

1. وقت مستی چون عرق از روی دلجوی تو خاست

2. چشمه آب حیات از هر بن موی تو خاست

3. هرکه روزی عشق کشتش زنده شد در کوی تو

4. شور و غوغای قیامت در سر کوی تو خاست

5. گرچه صد جان از غبار خط مشکین تو سوخت

6. کی غبار خاطری ز آیینه روی تو خاست

7. با وجود آنکه می سوزم ز آه خود خوشم

8. کز نسیم آهم ای مشکین نفس، بوی تو خاست

9. طعنه بر اهلی مزن گر گشت رسوای جهان

10. کاینهمه رسواییش از چشم جادوی تو خاست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رازی که سر به مهر ادب بود عمرها
* آخر ز کاسه سر منصور شد بلند
شعر کامل
صائب تبریزی
* ناصحا، بیهوده می‌گویی که دل بردار ازو
* من به فرمان دلم کی دل به فرمان من‌ست؟
شعر کامل
هلالی جغتایی
* ابر و باران و من و یار ستاده به وداع
* من جدا گریه کنان، ابر جدا، یار جدا
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی