اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 360

1. مرا چو شبنم از آن مایه حیات کم است

2. که آفتاب مرا با من التفات کم است

3. چرا چو آب حیات از لبم نبخشی جان

4. مگر دهان تو از چشمه حیات کم است

5. زکوه میوه خوبی چو جستم از دهنت

6. لب تو گفت که این میوه را زکوه کم است

7. بخنده شکر لعلت نبات را بشکست

8. بدین حلاوت لب کوزه نبات کم است

9. بحسن و خلق و وفا چون تو آدمی نبود

10. نه آدمی که ملک هم بدین صفات کم است

11. خلاصی من پیر از غم جوانان نیست

12. ز دام عشق نکویان ره نجات کم است

13. ثبات مهر چه جویی ز گلرخان اهلی

14. برو که نوگل این باغ را ثبات کم است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
* هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
شعر کامل
حافظ
* قصّۀ سوز دل پروانه را از شمع پرس
* شرح آن آتش نداند جز زبانی سوخته
شعر کامل
جامی
* نفسی بیا و بنشین سخنی بگوی و بشنو
* که قیامتست چندان سخن از دهان خندان
شعر کامل
سعدی