اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 43

1. شیشه پر از زهر چند چرخ ستم پیشه را

2. کیست که سنگی زند بشکنداین شیشه را

3. رهزن نقد حیات جز غم و اندیشه نیست

4. می خور و در کنج دل ره مده اندیشه را

5. شعله شوقت که زد در رگ و جان آتشم

6. در تن من همچو شمع سوخت رگ و ریشه را

7. مست سر کوی تو جان برقیبان نداد

8. کی بستگان میدهد شیر تو سر بیشه را

9. از تبر کوهکن آتش از آن می جهد

10. کز شرر آه او سوخت دل تیشه را

11. اهلی اکر کوته است دست تو از دامنش

12. بخت ندارد بلند دست تهی کیسه را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* لباسی دوختم بر قامت دل
* زپود محنت و تار محبت
شعر کامل
باباطاهر
* غلام همت دردی کشان یک رنگم
* نه آن گروه که ازرق لباس و دل سیهند
شعر کامل
حافظ
* ز کینه دور بود سینه ای که من دارم
* غبار نیست بر آیینه ای که من دارم
شعر کامل
رهی معیری