اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 457

1. خوبان دل گرم و نفس سرد چه دانند؟

2. باروی چو گل قدر رخ زرد چه دانند؟

3. آسوده دلانی که بخوابند همه شب

4. سرگشتگی عاشق شبگرد چه دانند؟

5. گویند حریفان که چرا دل بتو دادم

6. من دانم و دل مردم بیدرد چه دانند؟

7. خلقی همه را چشم حسد بر گل وصل است

8. خاری که بود بر جگر مرد چه دانند؟

9. اهلی، سخن صومعه بگذار که زهاد

10. راه و روش میکده پرورد چه دانند؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مدتی چون غنچه در خون جگر پیچیده ام
* تا درین گلزار چون گل یک دهن خندیده ام
شعر کامل
صائب تبریزی
* به تماشای سر زلف تو عقل از سر من
* نه چنان رفت که دیگر به سرم باز آید
شعر کامل
صائب تبریزی
* همه عمر با حریفان بنشستمی و خوبان
* تو بخاستی و نقشت بنشست در ضمیرم
شعر کامل
سعدی