اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 48

1. زدرد میرم و گویی که بیش از این بادا

2. تو گر خوشی که چنین باشم این چنین بادا

3. جدا زشمع رخت گر بصحبتم هوس است

4. چراغ صحبت من آه آتشین بادا

5. نه جام دل که اگر خاتم سلیمان است

6. نشان عشق ندارد نگین نگین بادا

7. دل شکسته که پروردمش چو جان دربر

8. چو رفت از برمن با تو همنشین بادا

9. گر از صفای تو زد لاف چشمه خورشید

10. چو آب خضر فرو رفته در زمین بادا

11. هر آن رقیب بداختر که از تو دورم کرد

12. قران کوکب بخت بدش قرین بادا

13. بقدر جور چو گفتی وفا کنم اهلی

14. من و جفای تو یارب که بیش از ین بادا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بهار خرمی در پوست دارد نخل بی برگش
* به ظاهر گر چه افسرده است در فصل خزان سودا
شعر کامل
صائب تبریزی
* سخن خویش به بیگانه نمی‌یارم گفت
* گله از دوست به دشمن نه طریق ادب‌ست
شعر کامل
سعدی
* جام لعل و جامهٔ نیلی سیه روئی بود
* خیز و خم بنمای تا خمری کنم دلق کبود
شعر کامل
خواجوی کرمانی