اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 49

1. از بس که خورم بر جگر از طعنه سنان ها

2. خون شد جگر ریش من از زخم زبان ها

3. دانی که چه بس تیر نهان خورده ام از تو

4. پیش آی که تا باز دهم با تو نشان ها

5. من با تو چه گویم که زمانی که تو آیی

6. بی خود شوم از شوق وصال تو زمان ها

7. آن چشم و چراغی که به بالین تو تا روز

8. سوزد همه شب شمع صفت رشته جان ها

9. مرغ دلم از جای شد آن لحظه که از ناز

10. ابروی بلند تو بر آورد کمان ها

11. شاهان همه رندان در میکده گشتند

12. یعنی که چنین ها شود از عشق چنان ها

13. امروز عیان شد که نداری سر اهلی

14. بیچاره غلط داشت به مهر تو گمان ها


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خلاف نفس کلید در بهشت بود
* به هر چه نفس تولا کند تبرا کن
شعر کامل
صائب تبریزی
* فضل خدای را که تواند شمار کرد؟
* یا کیست آنکه شکر یکی از هزار کرد؟
شعر کامل
سعدی
* لاله را چهره شود چون شنبلید
* کو چو گل در بوستان آید همی
شعر کامل
سیف فرغانی