اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 512

1. آن تقوی ام که از همه کس احتراز بود

2. تقوی نبود مایه صد کبر و ناز بود

3. ساقی که می بخرقه این توبه کار ریخت

4. خوش کرد اگرنه قصه تقوی دراز بود

5. روشن بود چراغ تو ای پیر زانکه من

6. هر وقت کآمدم در میخانه باز بود

7. از جنگ و بحث مدرسه رفتم بمیکده

8. دیدم میان درد کشان صد نیاز بود

9. اهلی شکست کار تو میخواست مدعی

10. بیچاره غافل از کرم کارساز بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برای خاطر غیرم به صد جفا کشتی
* ببین برای که ای بی‌وفا کرا کشتی
شعر کامل
محتشم کاشانی
* آفرینش همه تنبیه خداوند دلست
* دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
شعر کامل
سعدی
* و گر شمشیر برگیری سپر پیشت بیندازم
* که بی شمشیر خود کشتی به ساعدهای سیمینم
شعر کامل
سعدی