اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 539

1. شیوه خوبی لیلی همه کس چون داند؟

2. حالتی هست جز از حسن که مجنون داند

3. آنچه در جان خراب و دل پرخون من است

4. هم مگر جان خراب و دل پرخون داند

5. من بحسن از همه افزون مه خود را دانم

6. او مرا نیز بعشق از همه افزون داند

7. با شهیدان محبت دم عیسی چه کند

8. چاره کشته عشق آن لب میگون داند

9. جز غم دل سخن از اهلی شوریده مپرس

10. در همه عمر چه دانست که اکنون داند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صورت یوسف نادیده صفت می‌کردیم
* چون بدیدیم زبان سخن از کار برفت
شعر کامل
سعدی
* خواهم از تیغت پس از قتل استخوان خود قلم
* تا کنم شرح غمت بر لوح خاک خود رقم
شعر کامل
جامی
* شمع جانم را بکشت آن بی‌وفا
* جای دیگر روشنایی می‌کند
شعر کامل
سعدی