اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 582

1. کس چون تو نبودست و نخواهد پس ازین بود

2. در باغ جهان میوه مقصود همین بود

3. در کعبه و بتخانه در من نگشادند

4. مارا همه جا بخت بدخویش قرین بود

5. دل گوشه تنگی است ولی وقف غم تست

6. تا بود غمت در دل ما گوشه نشین بود

7. لب بسته ام از شکر و شکایت که رخ تو

8. هم راحت جان آمد وهم آفت دین بود

9. از خاک بتان در سر کوی تو چه دیدیم

10. در هر قدمی بتکده یی زیر زمین بود

11. تا باد صبا نافه گشا گشت عیان شد

12. کز زلف تو خون در جگر نافه چنین بود

13. کر آهوی چشمت نظر از لطف به اهلی

14. با آنکه سگی همچو رقیبش بکمین بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس
* که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست
شعر کامل
حافظ
* نپندارم ای در خزان کشته جو
* که گندم ستانی به وقت درو
شعر کامل
سعدی
* ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا
* حلوا به کسی ده که محبت نچشیدست
شعر کامل
سعدی