اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 592

1. یارم بچوگان باختن چون رو بمیدان مینهد

2. از هرکه خواهد گوی سر گردن چه چوگان مینهد

3. چون غنچه دل پر داغ شد از خنده آن نوگلم

4. یک لطف ظاهر میکند صد داغ پنهان مینهد

5. ظلمی که چشمش میکند جای هزار افغان بود

6. مهر خموشی بر لبم آن لعل خندان مینهد

7. هر چند چشم مست او استاد سحر و غمزه است

8. بالای استاد ابرویش از غمزه دکان مینهد

9. گردون که خون عاشقان بیمزد و بیمنت بریخت

10. خوشباش کاخر خون ما مزدش بدامان مینهد

11. از چشم ساقی هر طرف مستان بخون غلطیده اند

12. این فتنه ها خود میکند بر چرخ تاوان مینهد

13. اهلی چو یاد آمد مرا آهوی چشم آن پری

14. مجنون صفت جان از تنم رو در بیابان مینهد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بگذشت مه روزه عید آمد و عید آمد
* بگذشت شب هجران معشوق پدید آمد
شعر کامل
مولوی
* قلندران حقیقت به نیم جو نخرند
* قبای اطلس آن کس که از هنر عاریست
شعر کامل
حافظ
* گریبان چاکی عشاق از ذوق فنا باشد
* الف در سینه گندم زشوق آسیا باشد
شعر کامل
صائب تبریزی