اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 606

1. چو نافه تا جگرم غرق خون نخواهد شد

2. خیال خال تو از دل برون نخواهد شد

3. جفا بر اهل محبت ز گردش فلک است

4. فلک بطالع ما واژگون نخواهد شد

5. بروزگار شدم بت پرست و توبه ز عشق

6. بروزگار شود هم کنون نخواهد شد

7. مباد کز سر کویت روم و گر بروم

8. بغیر بخت بدم رهنمون نخواهد شد

9. چو لاله ظاهر حالم بجرعه یی خوش کن

10. اگر چه مرهم زخم درون نخواهد شد

11. اگر چه باد فنا بیستون ز جای برد

12. غبار کوهکن از بیستون نخواهد شد

13. به زخم هجر نهادیم همچو اهلی دل

14. طمع ز وصل بریدیم چون نخواهد شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
* نه هر که آینه سازد سکندری داند
شعر کامل
حافظ
* الا تا در مه بهمن بود در خانه‌ها آبی
* الا تا در مه نیسان بود در دشتها سوسن
شعر کامل
امیر معزی
* حال عشاق تو گلهای گلستان دانند
* که به سودای رخت جامه درانند هنوز
شعر کامل
فروغی بسطامی