اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 616

1. تهیست کشتی می عمر از آن بغم گذرد

2. بیار باده که کشتی بخشک کم گذرد

3. در آتش که منم همدمی کجا یابم

4. مگر صبا بمن از غایت کرم گذرد

5. وفا ز تنگ دهانان مجو که اینمعنی

6. حکایتی است که در عالم عدم گذرد

7. دلا، به نیک و بد دهر صبر کن کآخر

8. غم حبیب و جفای رقیب هم گذرد

9. قدم ز عالم هستی برون زدی اهلی

10. کجاست مرد رهی کز تو یکقدم گذرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد
* که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم
شعر کامل
سعدی
* به مکر و حیله برای دسترس چه امکان است
* که همچو سرو بلندش هزار دستان است
شعر کامل
کمال خجندی
* جز از گوی و میدان نبودیش کار
* گهی زخم چوگان و گاهی شکار
شعر کامل
فردوسی