اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 615

1. دل ز جور فلک بجان آمد

2. بفلک بر نمی توان آمد

3. تا حدیثت شنید عیسی دل

4. بزمین باز از آسمان آمد

5. هر کجا جرعه تو ریخت بخاک

6. مرده را آب در دهان آمد

7. زان دهان میرسم بکام آخر

8. اینم از غیب بر زبان آمد

9. قصه از حد گذشت و کار از صبر

10. اهلی القصه در فغان آمد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از نگاهی می دهد جان چشم او عشاق را
* نرگس بیمار اینجا کار عیسی می کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* عشق بی جلوه معشوق میسر نشود
* عقل دین کی برد آن وصف که دلّاله کند
شعر کامل
جامی
* دل تو چون گل رعنا دو رنگ افتاده است
* وگرنه حسن خزان و بهار یکدست است
شعر کامل
صائب تبریزی