غزل شمارۀ 630
1. حدیث ما و تو هر بوالهوس نمیداند
2. زبان عاشق و معشوق کس نمیداند
3. من از حدیث تو مستم رقیب از شکرت
4. سخن سرایی طوطی مگس نمیداند
5. دل ترا چه غم از من که مرغ آزادست
6. بلای عشق و جفای قفس نمیداند
7. چنان گرفت دلم بی تو خو به تنهایی
8. که غیر ناله خود همنفس نمیداند
9. گذشت ناله اهلی ز عرش رحمی کن
10. که جز وصال تو فریاد رس نمیداند
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده