اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 673

1. از آن در دیده یعقوبش غم یوسف غبار آرد

2. که عشق آموختن پیرانه سر کوری بیار آرد

3. مکش ای مست ناز امروز مارا فکر فردا کن

4. که درد سر نیرزد مستی کاخر خمار آرد

5. تو خود بگشادی دری ای گل و گرنه باغبان هرگز

6. نمیخواهد که بویی سوی ما باد بهار آرد

7. بتلخی کوهکن در بیستون گر جان دهد آخر

8. بیابد جان شیرین باز اگر شیرین گذار آرد

9. تو خورشیدی و ما ذره حساب از ما چه بر گیری

10. که در جمع هواداران که ما را در شمار آرد

11. ز عشقت من وفا جستم نه خار از مدعی خوردن

12. چه دانستم که تخم مهر کشتن خار بار آرد

13. چو اهلی بلبل باغ توام خوارم مکن ای گل

14. که نادر این چمن مرغی چو من گر صد هزار آرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* فراق و وصل چه باشد رضای دوست طلب
* که حیف باشد از او غیر او تمنایی
شعر کامل
حافظ
* باز رسیدیم ز میخانه مست
* باز رهیدیم ز بالا و پست
شعر کامل
مولوی
* راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
* شعری بخوان که با او رطل گران توان زد
شعر کامل
حافظ