اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 700

1. دیده هر که از هوس سوی تو سیمتن بود

2. غرقه بخون دل شود گر همه چشم من بود

3. آه که گیردم نفس راه گلو ز بخت بد

4. در نفسی که بامنش یار سر سخن بود

5. می بدهم که بیخودی می نهلد که چون منی

6. خون خورد و لب تواش پیش لب و دهن بود

7. گر بگشایی ام کفن لاله صفت ز بعد مرگ

8. زآتش داغ غم دلم سوخته در کفن بود

9. مردم روزگار را ماتم اگر ز مردن است

10. اهلی نا امید را ماتم زیستن بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باد گیسوی درختان چمن شانه کند
* بوی نسرین و قرنفل بدمد در اقطار
شعر کامل
سعدی
* جفاپیشه بدگوهر افراسیاب
* ز کینه نیاید شب و روز خواب
شعر کامل
فردوسی
* گر ایوان ما سر به کیوان برست
* ازان بهرهٔ ما یکی چادرست
شعر کامل
فردوسی