اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 739

1. بغیر خون جگر دل شراب ناب نخورد

2. بتلخی د من هیچکس شراب نخورد

3. ز بسکه بود دل من بخون او تشنه

4. مرا بتیغ تو تا خون نریخت آب نخورد

5. به خنده نمیکنم جگر خورد لب تو

6. بدین نمک مه من، هیچکس کباب نخورد

7. خوشا دلی که گر افتاد در جهان طوفان

8. شراب خورد و غم عالم خراب نخورد

9. جز از سفال سگ آستان او اهلی

10. بکام دل دم آبی بهیچ باب نخورد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی‌نیازی را که هم دل تفته بینی هم جگر
* شرب عزلت هم تباشیرش دهد هم ناردان
شعر کامل
خاقانی
* نشود دیده من باز چو بادام به سنگ
* بس که از دیدن اوضاع جهان سیرم من
شعر کامل
صائب تبریزی
* فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
* یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد
شعر کامل
حافظ