غزل شمارۀ 743
1. کی شود سرو من آگه ز دل افکاری چند
2. تا چو گل در ته پا نشکندش خاری چند
3. چون گل از پرده برون آی و مبین لاله صفت
4. خانه آتش زده سوخته زاری چند
5. ایکه با همنفسان روز و شبی میخواره
6. نفسی نیز بر آور به جگر خواری چند
7. روز و شب قصد رقیبان تو آزار دل است
8. بجز این هیچ ندانند دل آزاری چند
9. یار آن باش که باری ز دلی بردارد
10. نه کسی کو بدل ریش نهد باری چند
11. اهلی از دوست طلب کام نه از اهل ورع
12. مطلب فیض دل از صورت دیواری چند
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده