اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 773

1. هیچم ز گریه قدر برین خاک کو نماند

2. چندان گریستم که مرا آب رو نماند

3. ساقی بحال تشنه لبان غبار غم

4. گاهی نظر فکند که می در سبو نماند

5. گل بی رخت بباغ ز باران اشک من

6. یکذره در رخش اثر رنگ و بو نماند

7. چندان بجان رسید دلم ز آرزوی دوست

8. کاخر به آرزوی دلم آرزو نماند

9. در بحر عشق غرقه بسی شد ولی کسی

10. هرگز بحال خویش چو اهلی فرو نماند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بیگناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق
* یوسف از دامان پاک خود به زندان می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* چشم در صنع الهی باز کن، لب را ببند
* بهتر از خواندن بود، دیدن خط استاد را
شعر کامل
صائب تبریزی
* در گوشه سلامت مستور چون توان بود
* تا نرگس تو با ما گوید رموز مستی
شعر کامل
حافظ