اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 800

1. کم همنفسی پاکدل و راست زبان بود

2. جز شمع بهر کسکه نشستیم زیان بود

3. دیدیم پری را نه چنان بود که گفتیم

4. بسیار شنیدیم چو دیدیم نه آن بود

5. در خاطر ما بود که جان صرف تو گردد

6. هر نکته که در خاطر ما گشت همان بود

7. از سینه صد پاره بیکبار عیان شد

8. حال دل ما کز نظر خلق نهان بود

9. در صومعه سجاده نشین نیز چو دیدیم

10. در حلقه ذکر از غم دل نعره زنان بود

11. امروز نه لب میگزد از کینه من باز

12. تا بود مرا یار چنین دشمن جان بود

13. اهلی تو همان روز که دیدی رخ آن مه

14. حال شب غم پیش تو چون روز عیان بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ما ازین هستی ده روزه به جان آمده ایم
* وای بر خضر که زندانی عمر ابدست
شعر کامل
صائب تبریزی
* سر تسلیم نهادیم به حکم و رایت
* تا چه اندیشه کند رای جهان آرایت
شعر کامل
سعدی
* کلک مشکین تو روزی که ز ما یاد کند
* ببرد اجر دو صد بنده که آزاد کند
شعر کامل
حافظ