اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 802

1. زاهد نشود عارف اگر سالک دین شد

2. سیمرغ نشد جغد اگر گوشه نشین شد

3. بس دود چراغی ز غم خال تو خوردم

4. تا آبله های جگرم نافه چین شد

5. چون برهمنم سوز که تا خلق نگویند

6. کاین دلشده بادامن نو زیر زمین شد

7. سودش نبود مدعی از عشق که دشمن

8. دیوست همان گرچه گرفتار نگین شد

9. گر عاشقی افسانه مخوان جان ده و خوشباش

10. تا چند بگویی که چنان بود و چنین شد

11. هر کسکه دمی شد به رقیبان تو نزدیک

12. دور از تو بصد محنت و اندوه قرین شد

13. اهلی که بیک جو نخرد خرمن خورشید

14. یکذره غمش بخش که راضی بهمین شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بترس از خدا و میازار کس
* ره رستگاری همین است و بس
شعر کامل
فردوسی
* آن چه هر شب بگذرد از چرخ فریاد منست
* و آن چه آن مه را به خاطر نگذرد یاد منست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* پندم مده که نشونم، ای نیکخواه، ازآنک
* من با توام، ولی دل و جان جای دیگرست
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی