اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 827

1. سوز دلم باتو گفت حرف نهانی دگر

2. بلبل و گل را بود گوش و زبانی دگر

3. زنده چو گردم به حشر گر بکشی دیگرم

4. سهل بود گر شود صرف تو جانی دگر

5. زندگی جاودان نیست یقین ور بود

6. جز بدهان توام نیست گمانی دگر

7. گرچه خدنگ بتان سینه نشان میکند

8. ناوک آن غمزه راهست نشانی دگر

9. بار گرانان کشد یار سبکروح چند

10. بهر خدا ساقیا رطل گرانی دگر

11. همت اهلی گذشت از دو جهان بهر دوست

12. تن بجهان در گرو او بجهانی دگر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر لعل لبت جان ز سر شرق فشاندن
* سهل است ولی زیره به کرمان نتوان برد
شعر کامل
کمال خجندی
* ما را به بخت شور خود ای دوست واگذار
* بادام تلخ در خور آغوش قند نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* دوستی با ناتوانان مایه روشندلی است
* موم چون با رشته سازد شمع محفل می شود
شعر کامل
صائب تبریزی