اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 868

1. هرگز گلی نچید دل من ز باغ کس

2. روشن نگشت خانه من از چراغ کس

3. بر مژده وصال دگر دل نمی نهم

4. بازی نمیخورم دگر از لهو و لاغ کس

5. در عشق اگرچه هیچ فراغت دلم نیافت

6. هرگز حسد نبرد به عیش و فراغ کس

7. دایم اگر چه سوخته عشق بوده ام

8. هرگز چنین نسوخت دل من ز داغ کس

9. تا رشته ی زجان و رگی باقی از تن است

10. سودای زلف او نرود از دماغ کس

11. اهلی وفا ز مردم عالم طمع مدار

12. کاین جرعه کرم نبود در ایاغ کس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آتش آن نیست که از شعله او خندد شمع
* آتش آن است که در خرمن پروانه زدند
شعر کامل
حافظ
* ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
* وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور
شعر کامل
حافظ
* یار باید که هر چه یار کند
* بر مراد خود اختیار کند
شعر کامل
سعدی