اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 911

1. ای اجل مهلت من ده که ببوسم دامنش

2. دشمنم نیزمکش تا بکشد رشگ منش

3. چون شکایت کنم از دوست که خون ریخت مرا

4. هرکه شد کشته ز معشوق نباشد سخنش

5. دهنش گفت که دردت کنم از بوسه دوا

6. جای آنست که صد بوسه زنم بر دهنش

7. مبتلای قفس تن نشدی طوطی جان

8. گر نبودی هوس آن لب شکر شکنش

9. اهلی آن روز که چون لاله سر از خاک زند

10. غرقه در خون جگر سوخته بینی کفنش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پرتو نیکان نگیرد هر که بنیادش بدست
* تربیت نااهل را چون گردکان بر گنبدست
شعر کامل
سعدی
* کاش آن به خشم رفته ما آشتی کنان
* بازآمدی که دیده مشتاق بر درست
شعر کامل
سعدی
* همه چشمیم تا برون آیی
* همه گوشیم تا چه فرمایی
شعر کامل
سعدی