اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 938

1. میزدی تیری به غیر و بر جگر خوردم زرشک

2. میل قتل دیگری کردی و من مردم زرشک

3. با همه شوقی که دارم دی چه بودی با رقیب

4. دیدن روی ترا طاقت نیاوردم زرشک

5. گفتم از آزار دشمن شادمان گردد دلم

6. لیک چون آزار او کردی خود آزاردم زرشک

7. با وجود آنکه جان داد از دعای من رقیب

8. چون گذشتی از پی تابوت او مردم زرشک

9. تا ببینم دامن وصلت بدست دیگران

10. همچو اهلی سر بجیب نیستی بردم زرشک


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم
* نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم
شعر کامل
سعدی
* گم شدن در گم شدن دین منست
* نیستی در هست آیین منست
شعر کامل
مولوی
* نان جو خور، در بهشت سیر چشمی سیر کن
* گرد عصیان بهر گندم بر رخ آدم نشست
شعر کامل
صائب تبریزی